داشتن محتوای خوب و مرتبط یکی از بهترین روشها
برای ایجاد و بهبود حضور آنلاینتان است.
در این مقاله، توضیح میدهم که چگونه میتوانید یک استراتژی بازاریابی محتوی کاملرا در هفت مرحله تبیین کنید
چرا بازاریابی محتوا اینقدر مهم است؟
استراتژی بازاریابی محتوی تنها یک عامل از کل برنامه بازاریابی است. علاوه بر استراتژیمحتوا ، یک برنامه بازاریابی نیز باید مشخص شود که کدام محتوا باید برایکدام گروه هدف و روی کدام کانالها ارائه شود. محتوا، پیام است و کانالهای بازاریابیآنلاین مثل SEO، دریا یا رسانههای اجتماعی به این معنی هستند.
برای بسیاری از شرکتها، تمرکز بر روی کانالها است، و محتوای واقعی نادیده گرفتهمیشود.
بنابراین استراتژی بازاریابی محتوای موثر مهمتر میشود. تمام اهداف بلند مدتبازاریابی آنلاین را با ایجاد و توسعه بیشتر محتوای دیجیتال ترکیب میکند. به طور کلی،بازاریابی محتوی در صورتی موفق است که به گروه هدف مرتبط باشد و توسط گروههدف به عنوان محتوای کیفیت بالا درک شود. محتوا باید به طور موثر برای کاربرانتوزیع شود، و باید اثر مورد نظر آنها را داشته باشد. هرچه ارتباطات آنلاین بیشتر باشد،بازاریابی آنلاین و یا وب سایتهای ارتباط جمعی گرانقیمتتر هستند، مهم این است کهمحتوای موثر داشته باشید.
استراتژی بازاریابی محتوا شامل برنامهریزی محتوا، برنامهریزی گروههایهدف، ایجاد مشکلات با گروههای هدف، و بسیاری از نکات دیگر است که در این راهنما مورد بحث قرار میگیرند.
قصد کاربر – آلفا و امگا از بازاریابی محتوی
بزرگترین چالش بازاریابی محتوی این است که دیدگاه کاربران و مشتریان بالقوه را ثبتکنید. محتوای اغلب از نقطهنظر شرکت یا سازمان ایجاد میشود. محصولات مشخصمیشوند، بنابراین متون محصول به طور منظم و یا حتی با تنبلی ایجاد میشوند. با این حال، با این متون “استاندارد“، شرکتها فرصت را برای نشان دادن محصول در رابطه بانیازهای مشتریان از دست میدهند ، و اینکه چگونه محصول میتواند یک راهحل برایمشکل مشتری معرفی کند .
محتوای باید برنامهریزیشده و ساختار بندی شده باشد، و باید متناسب با نیازهایواقعی گروه هدف (قصد کاربر) تطبیق داده شود. اگر این رهنمودها را دنبال کنید،محتوای مرتبط را ایجاد خواهید کرد که منجر به بازاریابی آنلاین موفق خواهد شد.ترافیک وب سایت شما افزایش خواهد یافت، زیرا پیشنهاد محتوا برای تقاضا مناسباست و توجه بیشتری را جلب میکند. نه تنها ترافیک وب سایت بیشتر می شود ،بازدیدکنندگان شما به احتمال بیشتری از یک کاربر به یک مشتری معمولی تبدیلخواهند شد. کیفیت بالا و محتوای مرتبط، میزان رضایت مشتری را در صفحات ایجاد میکند و استراتژی بازاریابی محتوای شما را موفقیتآمیز میسازد.
۷ گام برای استراتژی کامل بازاریابی محتوای
استراتژی بازاریابی محتوای شما باید اهداف، طرحها و فعالیتها را به گونهای توصیف کند که هر فرد درگیر یا علاقهمند به بازاریابی محتوی یک نقشه راه دقیق از چگونگیتوسعه محتوا داشته باشد.
در این راهنما، ۷ مرحله را خواهید یافت که میتوانید از آنها برای ایجاد استراتژیبازاریابی محتوی استفاده کنید:
۱. هدف:
زمانی که برنامهریزی خود را شروع میکنید، باید هدفی را تعریف کنید که استراتژی وفعالیتهای بلند مدت باید به سمت آن پیش رود. داشتن یک هدف روشن به شما کمکمیکند تا تمرکز کنید، و تعریف یک هدف، موفقیت بازاریابی محتوای خود را سادهترمیکند. اگر هیچ هدفی مشخص نکردهاید، چطور میدانید که آیا معیارهای اجرایی تانموفق هستند یا خیر؟
اهداف یک استراتژی بازاریابی محتوا میتواند مربوط به کسبوکار، مانند افزایش درآمد،بازگشت حاشیهای یا سود باشد. اهداف خاص تجارت الکترونیک میتواند شامل افزایشنرخ تبدیل، یا افزایش
زمان سپریشده در صفحه باشد. اهداف بازاریابی عمومی وبازاریابی آنلاین مانند آگاهی از برند و دید آنلاین میتواند اساس استراتژی بازاریابیمحتوا نیز باشد.
یک هدف مهم نیز توسعه نقاط فروش منحصر به فرد از طریق محتوا است. محتوا بایدنشان دهد که شرکت شما، برند شما، تیم شما و محصولات شما منحصر به فرد بوده ونسبت به خدمات رقبا مزایایی دارند.
هدف شما باید “S.M.A.R.T“ باشد، یعنی
- ویژه
- measureable
- کنش گرا
- واقعگرا
- زمان حساس
تنها برای اهداف “هوشمند“ میتواند منجر به موفقیت سیستماتیک شود.
۲. مخاطب هدف:
اینترنت یک رسانه ارتباطی جهانی با گستره چندین میلیارد نفر است. البته، این کارمنطقی نیست که از همه کاربران درخواست استیناف دهیم. اگر بدانید محتوای مورد نظربرای چه کسی است، شما تنها میتوانید محتوای موثر و موثر ایجاد کنید. مهم است که بدانید و مخاطبین هدف خود را تعریف کنید. تنها این روش در ایجاد محتوای مرتبطموفق خواهید بود که به خوبی رتبهبندی میشوند و باعث میشود برند شما در موتورهایجستجو قابلرویت باشد.
هرچه بیشتر مورد موشکافی قرار بگیرید و گروه هدف خود را مورد بررسی قرار دهید ونیازمندیهای آنها را به عنوان پایهای برای استراتژی بازاریابی محتوای خود بکار ببرید،بازاریابی محتوی موفقتر خواهد بود. به عنوان مثال آیا میدانید که خوانندگان تان از کدام ابزار استفاده میکنند؟ آیا به شرایط جستجوی ارجح یا موضوعاتی که در رسانههایاجتماعی به ویژه محبوب هستند، نگاه کردهاید؟ اینها و جنبههای دیگر بخشهای گروههدف، یک پایه خوب برای ایجاد محتوای مرتبط با گروه هدف شما هستند.
شما مجبور نیستید به یک گروه هدف پایبند باشید: بسته به هدف خود، گروههای هدفمیتوانند یکدیگر را تکمیل کنند. میتواند مخاطب هدف اصلی و چندین گروه هدففرعی باشد که شما میتوانید با محتوای جدید به آن متوسل شوید. برای اینکه بهتر استمحتویات را تنظیم کنید، باید گروههای هدف تعریفشده خود را در personas منعکسکنید. نوشتن برای یک فرد خاص و مشخص، آسانتر از یک گروه بزرگ و غیر شخصیاست.
برای تشخیص و تعریف گروه هدف باید از ابزارهای آنالیز مناسب استفاده کنید. بهعنوان مثال، Google Analytics و یا Facebook دارای دیدگاههای مختلف هستند. باکمی تلاش بیشتر، بررسی دقیق مشتری اطلاعات مفیدی را ارایه میدهد که میتواند ازطریق ایمیل، شخص یا تلفن ایجاد شود.
۳. فهرست:
قبل از ایجاد محتوای جدید، باید یک چک لیست را اجرا کنید. کارشناسان این موضوع راحسابرسی محتوا مینامند. این بدان معنی است که هر قطعه از محتوا در لیست قرارمیگیرد و به شما یک نمای کلی از محتوا و تاثیر گروه هدف خود میدهد.
حسابرسی محتوا همچنین به شما این فرصت را میدهد تا شکافهای بهینهسازی پیدا کنید. زمانی که تمام محتوای موجود را جمعآوری کردهاید، آن را با توجه به اهدافتعریفشده، ارزیابی کرده و چند سوال از خودتان بپرسید:
- آیا مساله مشتری با این مساله حل و فصل شده بود؟
- این مقاله چگونه مرتبط است؟
- آیا هنوز هم تا به امروز است یا باید مورد بازبینی قرار گیرد؟
- آیا باید هر محتوا حذف شود، زیرا خارج از تاریخ یا تلاش برای بهینهسازی آن بسیارعالی است؟
- آیا هیچ یک از موضوعاتی که برای گروه هدف مهم هستند وجود دارند؟
- میزان بازتاب برای مقالههای شما چقدر بالا است؟
- کدام پست بیشترین ترافیک را ایجاد میکند؟
این مسائل و سوالات دیگر به شما ایدهای از آنچه که باید از دست بدهید و چه چیزی را بهبود بخشید میدهد. همچنین میتوانید مقداری واقعاً خوب از محتوی پیدا کنید که درحال حاضر میتوانید برق بکشید. علاوه بر این، شما ممکن است نقاط کانونی جدیدیپیدا کنید که برای گروه هدف شما مهم هستند.
۴. مقایسه با رقابت:
بعد از اینکه مروری کلی بر آنچه که محتوای شما باید ارائه دهد داشته باشید، اکنونباید آنچه که نقاط قوت رقابت در متن اهداف تعریفشده و مخاطبین هدف تان قرار دارند را بررسی کنید.
اول، شما باید حداقل سه رقیب را انتخاب کنید. اگر مطمئن نیستید که قویترین رقیبکیست، میتوانید آن را با جستجوی گوگل شناسایی کنید. برای این کار از کلمات کلیدیاستفاده کنید که شما و گروه هدف تان از آن استفاده کرده و برای رقبای خود جستجومیکنید. مهم است که رقابت موضوعات مشابه را پوشش دهد. پس از انتخاب رقبا،نگاهی به محتوای منتشر شده بیاندازید و به عواملی مانند:
- تعداد پستها
- سبک نوشتن
- کانالهای انتخابشده
چه موضوعاتی را پوشش میدهند؟
آیا رقبای شما محتوای موضوعی مشابه یا کل موضوعاتی را که خود را تحت پوشش قرارنداده اند، دارند؟ ببینید کجا و چطور میتوانید خود را متفاوت کنید، و اینکه چطورمیتوانید محتوای بهتری ارائه کنید.
۵. سیستمهای مدیریت محتوا:
سیستمهای مدیریت محتوا (CMS) میتواند به شما کمک کند تا به طور کارآمد محتوایخود را مدیریت کنید. این شامل برنامهریزی، ایجاد و تجزیه و تحلیل محتوا میشود.مانند حسابرسیهای محتوا، هدف شما ایجاد یک مرور بهتر با CMS مناسب است.
شما باید از CMS به عنوان یک برنامه ویرایش استفاده کنید تا بتوانید به راحتی ساختار بندی کنید که در آن مقاله منتشر میشود، به طوری که بسیاری از جنبهها تا آنجا کهممکن است ارایه شوند. استفاده از یک برنامه ویرایش به اندازهگیری موفقیت پستهایجدید کمک میکند و به شما کمک میکند که به طور مداوم پیشرفت کنید. شما میتوانیدیک تقویم رسانه اجتماعی با CMS را ترکیب کنید تا محتوای آگهی که بعداً منتشرمیشود را تبلیغ کنید.
با استفاده از ابزارهایی مانند Google AdWords Keyword در برنامه، میتوانیدبهترین زمان برای انتشار محتوا برای موضوعات فصلی را تعیین کنید. به این ترتیبمیتوانید بفهمید که وقتی حجم جستجو برای کلمات کلیدی مثل “تغییر لاستیک“ برایموضوع مهم است. چهرههای کلیدی مانند این باید در CMS نیز گنجانده شوند.
۶. برنامهریزی برای موضوعات:
محتوای خوب شامل مقدار زیادی کار سخت است و تولید آن میتواند گرانقیمت باشد.بنابراین ایجاد و انتشار محتوای بلند مدت از اهمیت بیشتری برخوردار است. استراتژیبازاریابی محتوای شما هم به شما کمک میکند.
موضوعات فصلی میتوانند در تقویم محتوی پوشش داده شوند، همچنین زمانی که لحظه مناسب انتشار آن است. تولید بلند مدت باید از طریق برنامهریزی موضوعبرنامهریزیشده مدیریت شود. ممکن است برای عکسهای خاص و یا ویدئو، سفر لازمباشد، و این البته باید پیشاپیش برنامهریزی شود. اگر هر رخداد بزرگی رخ دهد که زمان– محدود باشد، محتوای همراهی باید قبل از قبل برنامهریزی و به خوبی تولید شود.
۷. اندازهگیری موفقیت:
آخرین مرحله اندازهگیری نتایجی است که با محتوای خود به دست میآورید. آیا حوزهکاری شما به صورت ارگانیک در گوگل افزایش مییابد؟ تعداد مشترکین YouTubeافزایش پیدا کردهاست؟ آیا کاربران شما وب سایت شما یا shop را یک پیشنهاد منحصر به فرد میدانند؟ این اهداف و اهداف دیگر باید به طور منظم چک شوند، بنابرایناقدامات محتوای شما را میتوان به شدت ارزیابی کرد.
اندازهگیری موفقیت در کانالهایی رخ میدهد که در آنها محتوا را فراهم کردهاید.
برایمثال،گوگل تجزیه و تحلیل Google دیدی کلی به شما میدهد، اما کانالهای رسانههایاجتماعی نیز ابزار تجزیه و تحلیل خود را دارند. همیشه منتقد باشید و نتایج بسیارخوبی داشته باشید، چون اسپم و چیزهای مشابه گاهی اوقات منجر به نتایج مثبتمیشوند.
نتیجهگیری
حتی اگر کار زیادی برای توسعه و دنبال کردن یک استراتژی متمرکز و متمرکز بر روی استراتژی بازاریابی داشته باشید، ارزشش را دارد! شما با محتوای مربوطه موفق که درموتورهای جستجو به خوبی تقسیم میشوند، سر و کار خواهید داشت.